ویدیو کلیپ
متن ترانه
El amor es un rayo de luz indirecta
– عشق یک پرتوی نور غیرمستقیم است
Una gota de paz, una fe que despierta
– قطره ای از آرامش ، ایمانی که بیدار می شود
Un zumbido en el aire, un punto en la niebla
– يه زمزمه در هوا ، يه نقطه در مه
Un perfil, una sombra, una pausa, una espera
– یه پروفایل ، یه سایه ، یه مکث ، یه انتظار
El amor es un suave, rumor que se acerca
– عشق یک شایعه نرم است که در راه است
Un timbre a lo lejos, una brisa ligera
– زنگ در فاصله ، نسیم سبک
Una voz en la calma, un aroma de menta
– صدایی در آرامش ، بوی نعناع
Un después, un quizá, una vez, una meta
– بعد ، شاید ، یک بار ، یک هدف
El amor va brotando, entre el aire y el suelo
– عشق در حال جوانه زدن است ، بین هوا و زمین
Y se palpa y se siente y hay quien puede verlo
– و احساس می شود و احساس می شود و کسانی هستند که می توانند آن را ببینند
Y hace que te despiertes y pienses en él
– و باعث میشه بیدار بشی و بهش فکر کنی
Y te llama despacio, rozando tu piel
– و آهسته به تو زنگ ميزنه و پوستت رو مسواک ميزنه
El amor te hipnotiza, te hace soñar
– عشق شما را هیپنوتیزم می کند ، باعث می شود خواب ببینید
Y sueñas y cedes y te dejas llevar
– و خواب می بینی و تسلیم می شوی و خودت را رها می کنی
Y te mueve por dentro y te hace ser más
– و تو رو به درون ميکشه و باعث ميشه که بيشتر باشي
Y te empuja y te puede y te lleva detrás
– و شما را هل می دهد و می تواند و شما را عقب می برد
Y de pronto te alza, te lanza, te quema
– و ناگهان او شما را بالا می برد ، شما را پرتاب می کند ، شما را می سوزاند
Hace luz en tu alma, hace fuego en tus venas
– نور را در روح شما می سازد ، آتش را در رگ های شما می سازد
Y te hace gritar al sentir que te quemas
– و باعث میشه وقتی احساس می کنی داری می سوزی جیغ بزنی
Te disuelve, te evapora, te destruye, te crea
– این شما را حل می کند ، شما را تبخیر می کند ، شما را نابود می کند ، شما را ایجاد می کند
Y te hace viajar, en el filo del tiempo
– و باعث ميشه که تو سفر کني ، در لبه زمان
Remontando los ríos de mil universos
– بالا رفتن از رودخانه های هزار جهان
Y te lleva a la gloria y te entrega a la tierra
– و شما را به جلال می رساند و شما را به زمین می رساند
Y te mira y te ve y piensa y piensa
– و به تو نگاه می کند و تو را می بیند و فکر می کند و فکر می کند
Y de pronto el amor, es la luz de una llama
– و ناگهان عشق ، نور شعله است
Que se empieza a apagar y se va y se apaga
– که شروع به خاموش شدن ميکنه و مي ره و خاموش ميشه
Es la isla pequeña perdida en la niebla
– اين جزيره کوچيکه که در مه گم شده
Una gota, un no sé, una mancha, una mueca
– یک قطره ، یک نمی دانم ، یک لکه، یک چهره
El amor es la hoja caída en la tierra
– عشق برگ افتاده روی زمین است
Un punto en el mar, una bruma que espesa
– نقطه ای در دریا ، مه ای که ضخیم تر می شود
Un peso en el alma, un sol que se vela
– وزن بر روح ، خورشيد که در حال حرکت است
Un porqué, un según, un ya no, una queja
– A چرا ، a بر اساس ، a دیگر ، یک شکایت
El amor va bajando, peldaño a peldaño
– عشق در حال سقوط است ، گام به گام
Con las manos cerradas y el paso cansado
– با دست های بسته و یک قدم خسته
Te pregunta quién eres, para hacerte saber
– ازت ميپرسه که کي هستي ، تا بهت بگم
Que apenas te conoce, que qué quieres de él
– که اون به سختی تو رو میشناسه ، که تو ازش چی میخوای
El amor te hace burla, se ríe de ti
– عشق تو را مسخره می کند ، به تو می خندد
Mientras tú sigues quieto, sin saber que decir
– در حالی که هنوز ایستاده ای ، نمی دونی چی بگی
Y deseas seguirle y decirle que no
– و تو ميخواي دنبالش باشي و بهش بگي نه
Que se quede, que vuelva, que comete un error
– که بمونه ، که برگرده ، که اشتباه کنه
Y el amor desbarata tus grandes ideas
– و عشق ایده های بزرگ شما را مختل می کند
Te destroza, te rompe, te parte, te quiebra
– تو رو مي شکنه ، مي شکنه ، مي شکنه، مي شکنه
Y te hace ser ese que tú no quisieras
– و باعث میشه که تو کسی باشی که نمیخوای
Y te empuja a ser malo y te deja hecho mierda
– و تو رو به بدجنس بودن سوق ميده و تو رو به گند ميکشه
Y te arroja de bruces, al último infierno
– و تو رو به صورتت مي اندازد تا آخرين جهنم
Arrancándote el alma, pisándote el cuerpo
– روحت رو پاره ميکني و روي بدنت قدم ميزني
Y te ahogas de ansia, de volver a la nada
– و تو از حسرت خفه ميشي ، که به هيچ چيز برميگردي
Y de pronto, se para y te ve y se apiada
– و ناگهان ، او متوقف می شود و شما را می بیند و دلسوزی می کند