ویدیو کلیپ
متن ترانه
Te escribí lo que sentía y lo borré
– من چيزي که حس مي کردم رو برات نوشتم و پاکش کردم
Te dije que no te amaba y lo arruiné
– بهت گفتم که دوستت ندارم و خرابش کردم
Sabiendo que
– دانستن این که
Cuando te ibas, solo quería besarte
– وقتي داشتي مي رفتي ، فقط ميخواستم ببوسمت
Me acuerdo cuando de tu casa me fui
– یادم میاد وقتی از خونه ات رفتم
Dije que “no” queriendo decir que “sí”
– من گفتم که ” نه “به اين معني که”بله”
Pero sentí tu duda y me atrajo la duda
– اما من شک شما را احساس کردم و من توسط شک جذب شدم
Por eso estamos aquí
– به همين خاطر ما اينجا هستيم
Me dices que pa’ qué y yo te digo que
– تو بهم بگو چيکار کنم و من بهت ميگم که
Si no somos nada, ¿entonces a qué
– اگر ما چیزی نیستیم ، پس به چه
Estamos jugando? El tiempo volando
– ما بازی میکنیم ؟ زمان در حال پرواز است
Y tú sin mí no sé si bien la estás pasando
– و تو بی من نمیدونم حال خوبی داری یا نه
Me dices que pa’ qué y yo te digo que
– تو بهم بگو چيکار کنم و من بهت ميگم که
¿Pa’ que nos mentimos? Si en el fondo se
– چرا به هم دروغ میگوییم ؟ اگر در پس زمینه آن
Te nota tanto, que te está matando
– اون خيلي بهت توجه ميکنه ، داره ميکشتت
Decir que ahora sin mí mejor la estás pasando
– که الان بدون من ، تو بهتر از اين وقت مي گذروني
Yo fronteando me hice el fuerte y me apeché
– من جلو رفتم ، خودم رو قوي کردم و گير افتادم
Tú queriendo ser mi amiga y te besé
– تو ميخواي دوست من باشي و من تو رو بوسيدم
Sabes muy bien
– خیلی خوب می دونی
Que no podemos controlar los sentimientos
– که ما نمیتونیم احساسات رو کنترل کنیم
Y llamo a otras pa’ olvidarme de ti
– و من به دیگران می گویم که تو را فراموش کنند
Pero en mi mente yo te tengo en repeat
– اما در ذهنم تو رو دوباره دارم
Más que una calentura, baby, tú disimulas
– بيشتر از تب ، عزيزم ، تو مخفي ميشي
Por eso estamos aquí
– به همين خاطر ما اينجا هستيم
Me dices que pa’ qué y yo te digo que
– تو بهم بگو چيکار کنم و من بهت ميگم که
Si no somos nada, ¿entonces a qué
– اگر ما چیزی نیستیم ، پس به چه
Estamos jugando? El tiempo volando
– ما بازی میکنیم ؟ زمان در حال پرواز است
Y tú sin mí no sé si bien la estás pasando
– و تو بی من نمیدونم حال خوبی داری یا نه
Me dices que pa’ qué y yo te digo que
– تو بهم بگو چيکار کنم و من بهت ميگم که
¿Pa’ que nos mentimos? Si en el fondo se
– چرا به هم دروغ میگوییم ؟ اگر در پس زمینه آن
Te nota tanto, que te está matando
– اون خيلي بهت توجه ميکنه ، داره ميکشتت
Decir que ahora mejor sin mí la estás pasando
– که بگم الان بدون من بهتره تو داری
Rauw
– راو
¿Cómo se llama este juego que estamos jugando los dos?
– اسم اين بازي که هر دو بازي ميکنيم چيه ؟
Con la hipocresía que llevamos la careta nos pueden creer
– با نفاق که ما ماسک را می پوشیم ، آنها می توانند ما را باور کنند
Tú supiste que te quiero
– میدونستی که دوستت دارم
Yo te digo “dame banda”, pero me quemo por dentro
– من به تو ميگم “به من گروه بده” اما من داخل رو ميسوزونم
Cuando estoy en romo feo
– وقتی در رومو فئو هستم
Yo te llamo y me quedo en mudez
– بهت زنگ ميزنم و ساکت ميمونم
Quédate
– بمون
¿Pa’ dónde tú va’? Ven, ¿pa’ dónde tú va’?
– به کجا ميري؟ بیخیال ، کجا میری؟
Bae, quédate
– بای ، بمون
¿Pa’ dónde tú va’?
– به کجا ميري؟
Me dices que pa’ qué y yo te digo que
– تو بهم بگو چيکار کنم و من بهت ميگم که
¿Pa’ que nos mentimos? Si en el fondo se
– چرا به هم دروغ میگوییم ؟ اگر در پس زمینه آن
Te nota tanto, que te está matando
– اون خيلي بهت توجه ميکنه ، داره ميکشتت
Decir que ahora mejor sin mí la estás pasando
– که بگم الان بدون من بهتره تو داری
Me dices que pa’ qué
– شما به من بگویید که pa ‘ چه
Y yo te digo que, y yo te digo que, ¿pa’ qué?
– و من به شما می گویم که, و من به شما می گویم که, pa’ چه?
Me dices que pa’ qué
– شما به من بگویید که pa ‘ چه
Y tú sin mí no sé si bien la estás pasando
– و تو بی من نمیدونم حال خوبی داری یا نه
Mami
– مامان
Es Rauw Alejandro junto a The King Romeo, jaja (The biggest)
– این راو الاهندرو با پادشاه رومئو است ، هاها (بزرگترین)
Bebé, sí, yo no sé lo que tú y yo tenemo’, pero quiero que sepas que es especial
– عزيزم ، آره ، نميدونم من و تو چي داريم ، ولي ميخوام بدوني که اين خاصه
Te escribí lo que sentía y lo borré
– من چيزي که حس مي کردم رو برات نوشتم و پاکش کردم
Te dije que no te amaba y lo arruiné
– بهت گفتم که دوستت ندارم و خرابش کردم
Sabiendo que
– دانستن این که
(Cuando te ibas, solo quería besarte)
– (وقتي داشتي مي رفتي ، فقط مي خواستم ببوسمت)